گفتوگو با شهروند نمونه محله مرزداران که حاشیه پیادهرو را به کوچه باغ تبدیل کردهاست
نبش خیابان البرز بلوار مرزداران، کوچه باغی هست که به دست «حسن جمالی» آباد شده است.
درختان سبز
همشهری آنلاین _ راحلهعبدالحسینی: صحبت امروز و دیروز هم نیست. جمالی اوایل دهه ۶۰ ساکن محله شد؛ وقتی به قول خودش تا چشم کار میکرد، خالی از خانه و سکنه بود. جمالی که انس و الفتی با گل و گیاه دارد از سالها پیش در جدول پیادهرو درختان مثمر و غیرمثمر و انواع گیاهان و درختچهها را کاشت و از آنها مراقبت کرد. او شاخه درخت مو، شاتوت و انار باغچه خانهاش را به بیرون هدایت کرده و داربستی زده تا سایه و گذرگاه آرامش بخشی برای رهگذران باشد. او برای آبیاری هم روشهایی دارد تا آب هدر نرود. ساعتی مهمان او بودیم و درباره تأثیر همنشینی با گل و گیاه بر سلامت روان گپ زدیم.
سنش را که حدس میزنم، لبخندی میزند و میگوید که متولد سال ۱۳۱۰ است. با اینکه ۹۰ سال دارد به رسم سالهای عمرش، هر روز چه تابستان و چه زمستان بعد از نماز صبح، شال و کلاه میکند و نیم ساعت برای پیادهروی از خانه بیرون میزند. بعد از آن هم سرگرم رسیدگی به درختان و گیاهان میشود. سالهاست بازنشسته شده اما قبل از آن هم دستی بر درختکاری و مراقبت از گل و گیاه داشتهاست.
آبیاری با آب بازیافتی
درختان شانه به شانه هم مسیری شبیه کوچه باغ درست کردهاند. از یک سو درخت پرتقال، زیتون و توت و از سویی دیگر درخت مو و انار. سایهای که در آفتاب داغ مرداد ماه حسابی میچسبد و فرصتی برای نفس تازه کردن است. از حاج حسن درباره کمآبی امسال و شرایط آبیاری درختانی که کاشته است میپرسم. سر حوصله توضیح میدهد: «همه ما باید حواسمان به حفظ آب باشد. آب جوی کنار فضای سبز را زهکشی و کانالکشی کردم. آب داخل جو برای آبیاری درختان و فضای سبز هدایت میشود. امسال متأسفانه کمبود آب باعث خشکی درختان شدهاست. سالهای گذشته این ماه سال که به کوچه میآمدی، از داربستها شاخههای انگور آویزان بود.» او برای آبیاری درختان از آب بازیافتی استفاده میکند: «در منزل ما آب هدر نمیرود. یک سطل در سینک ظرفشویی هست که وقتی میوه و سبزی را میشوییم آب به جای اینکه به فاضلاب برود، برای باغچه و درختان استفاده شود. همه اعضای خانواده هم این کار را انجام میدهند.»
همنشینی با درختان سرسبز
هوای ریه تنفسی محله را داشتهباشیم
«شنیدی که میگویند درختان مثل ریه تنفسی هستند؟ » حاج حسن این پرسش را اینطور پاسخ میدهد: «باید هوای ریه شهر و محله را داشته باشیم. غمانگیز است اگر از دست برود. مثل ویروس کرونا که به ریه آدمی حمله میکند و باعث از دست رفتن آدم میشود.» حاج حسن درختانی را که باردهی ندارد پیوند میزند. او که اصالتاً اهل الموت قزوین است ادامه میدهد: «در طول سالها بهصورت خودآموز یادگرفتهام که چطور باید مراحل کاشت، داشت و برداشت را انجام بدهم. پیوند زدن چطور است و چه گیاهانی را میشود به هم پیوند زد تا بار بیشتری بدهد. هر کسی از دوست و آشنا هم از من بپرسد، بیکم و کاست تجربهام را در اختیارش میگذارم.»
رسیدگی هر روزه به فضای سبز
همسایهها از طراوت پیادهرو لذت میبرند. حاج حسن را سالهاست میشناسند که چطور عاشقانه از درختان و گیاهان مراقبت و علفهای هرز را جدا میکند. رهگذران و همسایهها از میوه درختان بهرهمند میشوند. میگوید: «سالها پیش نهال نارنج، لیموشیرین و پرتقال کاشتم؛ درختانی که مخصوص نواحی مرطوب است. ولی اینقدر رسیدگی میکنم و هوایشان را دارم که بار میدهند.» حاج حسن ۸ فرزند دارد. آنها هم از پدر رسیدگی به درختان را آموختهاند و در حد منزل و فضایی که دارند با طبیعت سبز انس و الفتی برقرار کردهاند. حاج حسن وقتی مشغول کودهی، هرس و رسیدگی به درختان است، اصلاً گذر زمان را متوجه نمیشود و اظهار خستگی نمیکند. میگوید: «همنشینی با درختان و طبیعت برای من یک فریضه واجب است. نمیتوانم روزی را تصور کنم که به برگ درختی دست نکشم یا پای گیاهی آب نریزم.»
همنشینی با درختان سرسبز
برگزاری نخستین هیأت در محله
اوایل دهه ۶۰ بود که جمالی به محله مرزداران آمد و ساکن شد. او از روزگار قدیم محله اینطور تعریف میکند: «قبلاً به این محله شهرک ژاندارمری میگفتند. آن زمان که من به اینجا آمدم، آب و برق نداشت. یک منبع آب بالای خیابان بود که از آن استفاده میکردیم. سومین یا چهارمین خانوادهای بودیم که در این شهرک ساکن شدیم. نخستین هیأت را در همین مغازه کنار خانهمان برگزار کردم. بعد در خانه یک طبقه روبهرو که متعلق به یک جناب سرهنگ بود برگزار میشد. با ساخت مسجد امیرالمؤمنین(ع) در این محله، به مسجد منتقل شد.» حاج حسن راننده ماشین سنگین بود.
ثوابش مال شماست
«برخی از درختانی که ۴۰ سال پیش کاشتم، کمکم خشک شد. اما دوباره جای آن درخت کاشتم.» حاج حسن درباره برخی از نهالهای پیوندی که از سوی رهگذران برده میشود میگوید: «تا به حال ۳۰ نهال در این محدوده فضای سبز پیوند زدم. تعداد زیادی هم از سوی رهگذران برده شده. درختان توت و شاتوت وقتی پیوند زده میشود ثمره بهتری دارند. معمولاً هم اواخر زمستان در فصل درختکاری، افرادی نهالهای پیوندی را از اینجا بدون اجازه میبرند و جای دیگری میکارند. بچههای من که در پیوند نهال توت کمک میکردند، خیلی از بردن نهالها ناراحت میشدند. به آنها گفتم سایه و ثمره درخت توت برای رهگذران و مسافران و ثوابش برای کسی است که درخت را کاشته. این درخت چه اینجا و چه هرجای دیگر روی کره خاکی ثمره بدهد، ثوابش مال شماست.»
میوهها سهم عابران
حاج حسن میگوید که درختان میوه در باغچه پیادهرو را برای رهگذران کاشته و از این کار خشنود است: «درختان میوهای که اینجا کاشتم مثل انجیر و انگور بار خوبی میدهند. من اعتقاد دارم همه میوهها سهم عابران است، نه من و خانوادهام. فقطای کاش به درختان آسیب نرسانند. شاخه را نشکنند. روی تنه درخت یادگاری ننویسند. پای درخت آشغال نریزند.»
همنشینی با درختان سرسبز
مسعود جمالی/ فرزند حاج حسن
حال خوب در کنار گل و گیاه
بارها به پدر گفتیم که اجازه بدهد از آبیاری قطرهای برای فضای سبز و درختانش استفاده کنیم که دیگر نیاز نباشد مدام سطل آب را پای آنها خالی کند. اما پدر موافق نیست و معتقد است: همین سر زدن به درخت حال آدم را خوب میکند. گیاه هم زنده است و میفهمد که دارم به او رسیدگی میکنم.
از بین همه درختان و گیاهان، پدر به درخت گردو خیلی علاقه دارد. اینجا هم درخت گردو کاشته. میگویم درخت گردو بعد از ۲۰ سال بار میدهد. درختی بکاریم که زود به بار بنشیند. پدر میگوید سالها پیش پدران ما درخت کاشتند و ما بار آن را برداشت کردیم. حالا نوبت ماست. پدر به سبب علاقه وافری که به این پیادهرو و درختانش دارد، مدام پیادهرو را تمیز میکند. حتی یک فیلتر سیگار یا یک کاغذ باطله در باغچه و پیادهرو نیست. وقتی مشغول این کار است برخی از رهگذران که اهل محله نیستند و او را نمیشناسند، به ایشان خسته نباشیدی میگویند و انعام میدهند. پدر چیزی نمیگوید. قبول میکند و همان مبلغ را به کارگر شهرداری میدهد.
مشکلات زندگی هم کم و بیش برای همه ما خود را به شکلی نشان میدهد. بارها پدرم را دیدهام که وقتی موضوعی فکرش را ناراحت و مشغول میکند به باغچه و درختانش پناه میبرد. بعد از ساعتی روحیهاش تغییر میکند و آرامش میگیرد.